Sunday, September 6, 2009

اعتراض شديد خواهر شهيدان باکري به بي حرمتي به شهدا

۱۵ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۵۱

زهرا باکري خواهر شهيدان مهدي و حميد باکري در واکنش به تداوم بي حرمتي هاي برخي محافل صاحب قدرت به همسران «باکري ها» بيانيه شديداللحني صادر کرده و در يکي از مهم ترين فرازهاي آن، هجمه اخير برخي سايت ها و محافل تندرو به همسران اين سرداران شهيد را تقبيح کرد؛ «در مورد همسران برادرانم جملات نامربوطي شنيده ام. شما اگر ذره يي شرم از مقام و خون شهيد داشتيد امروز اين بي حرمتي ها را به همسران شهدا نمي کرديد، کساني که تا قبل از اين بي عدالتي اخير، با چنگ و دندان از اين حکومت حمايت کرده اند. چطور يک شبه مستحق اين همه توهين شده اند؟ آنها شب ها در خفا براي همسران خود گريسته اند تا کسي اشک هاي آنان را نبيند تا مثل حضرت زينب محکم و استوار باشند، آن وقت شما تازه به دوران رسيده ها که باکري را نمي شناسيد، مي گوييد همسران شان ديگر باکري نيستند؟، شما که هستيد که چنين حقي به خود مي دهيد؟» به گزارش سايت خبري آينده، در بخش هايي از اين بيانيه آمده است؛ بنده حقير خواهر سه شهيد هستم، در زمان رژيم شاهنشاهي برادر بزرگم شهيد و برادر ديگرم به حبس ابد محکوم شد. دو برادر ديگرم نيز در حکومت جمهوري اسلامي به شهادت رسيدند. 30 سال از عمرم را در حکومت ستم شاهي سپري کردم... برادرم مهدي باکري به دنبال برقراري حکومت عدل علي بود. شب هايي که شبنامه و اعلاميه به خانه مي آورد تا به همراه ديگر برادران و خواهران مان در خانه هاي اطراف پخش کنيم، به من مي گفت؛ خواهر من، حکومت عدل علي در ايران حاکم خواهد شد. تو ديگر نگران گرسنه خوابيدن بنده هاي خدا نخواهي بود. ديگر همسايه بي خبر از همسايه اش نخواهد خوابيد و... هيهات که برادرانم و هزاران شهيد ديگر با اين آرزوها از همه چيز و همه کس خود گذشتند... و امروز عده يي که از گذشتگان عبرت نمي گيرند با قدرت به آنها اجازه نمي دهند که به خود آيند. با سوء استفاده از نام اسلام و شهدا با مردم هموطن شان چه مي کنند؟ اين بيانيه مي افزايد؛ برادران من مهدي و حميد عاشق همسران و خانواده خود بودند. وقتي حميد به خانه مي رسيد، احسان از شانه هاي پدرش پايين نمي آمد. هرگاه مهدي از جبهه باز مي گشت، ساعت ها با خواهرزاده هاي خود بازي مي کرد. اما با وجود اين علاقه آنها عشقي والاتر به خدا، ميهن و اسلام واقعي داشتند که تمام عشق ها را تحت الشعاع قرار داد و باعث شد آنها از تمامي لذات دنيا دست بکشند... در ادامه اين بيانيه آمده است؛ من به عنوان بزرگ خانواده باکري به همسران برادرانم افتخار مي کنم، همسر مهدي با خواهش خانواده باکري با فردي که ارزش و حرمت شهيد را مي داند، ازدواج کرده است. ايشان از ابتداي ازدواج شان عکس مهدي را به ديوار خانه شان آويخته اند و با فرزندان شان در مورد عمو مهدي حرف مي زنند و فرزندان شان از زمان تولد، مهدي را به عنوان عمو و انساني والا شناخته اند. آن وقت شما مي گوييد چرا اسم باکري را دارند؟، بيانيه زهرا باکري در ادامه چنين آورده است؛ بعد از مراسم چهلم مهدي و حميد من به عنوان بزرگ خانواده، به هر دوي آنها گفتم ازدواج کنند و اين چيزي جز فرمان خدا نبود. همسر حميد با داشتن دو فرزند، جواني و همه چيزش را صرف تربيت آنها کرد و خدا مي داند چه فشارهايي را به تنهايي به جان خريد تا فرزنداني صالح تربيت کند. فرزندان پاکي که شما از تهمت زدن به آنها هم ابايي نداريد. همسران برادرانم به حرمت زندگي کوتاهي که با برادرانم داشته اند نور چشم خانواده باکري هستند و خواهند ماند. خاتمه اين بيانيه اعتراضي به اين شکل است؛ خوشحاليم که خانواده ما بدهي به نظام جمهوري اسلامي ندارد، نه از حکومت کمکي دريافت کرده ايم و نه به موقعيتي چشم داشته ايم، نه سهم خواهي کرده ايم و نه سهمي خواهيم خواست. من وظيفه خود مي دانستم اين نامه را براي شادي روح شهيدانم بنويسم. باشد که براي آنها که آخرت را فراموش کرده و به خاطر قدرت کثيف مادي چشم به حقايق بسته اند نيز تذکري باشد تا بندگي خدا بکنند و نه برده بنده خدا باشند.

No comments:

Post a Comment